نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات






[+] نوشته شده توسط بهنام صمدی فرد در 7:45 بعد از ظهر | |








[+] نوشته شده توسط بهنام صمدی فرد در 7:45 بعد از ظهر | |








[+] نوشته شده توسط بهنام صمدی فرد در 7:44 بعد از ظهر | |








[+] نوشته شده توسط بهنام صمدی فرد در 7:44 بعد از ظهر | |








[+] نوشته شده توسط بهنام صمدی فرد در 7:43 بعد از ظهر | |








[+] نوشته شده توسط بهنام صمدی فرد در 7:42 بعد از ظهر | |








[+] نوشته شده توسط بهنام صمدی فرد در 7:42 بعد از ظهر | |








[+] نوشته شده توسط بهنام صمدی فرد در 7:41 بعد از ظهر | |








[+] نوشته شده توسط بهنام صمدی فرد در 7:40 بعد از ظهر | |








[+] نوشته شده توسط بهنام صمدی فرد در 7:39 بعد از ظهر | |








[+] نوشته شده توسط بهنام صمدی فرد در 7:38 بعد از ظهر | |








[+] نوشته شده توسط بهنام صمدی فرد در 7:37 بعد از ظهر | |







نمی دانم دلم گم شوده یا اونی که دل به او سپردم

نمی دانم عشقم گم شوده یا معشوقم

نمی دانم اعتماد بیجا کردم یا بی جا به من اعتماد کردن

نمی دانم لیاقت اورا نداشتم یا او لایق من نبود

نمی دانم من در حق عشقم خیانت کردم یا او.او قدر ندانست یا من,نمیدانم

نمی دانم که خدا این را قسمت ما کرد یا ما خود قسمت را رقم زدیم

نمی دانم چرا وقتی که دل بستن سهل است ولی دل کندن آسان نیست

نمی دانم خدا به ما «دل» داد تا لز دنیا ببریم یا دنیا را داد تا دل بکنیم

هنوز نمی دانم با بودن او زندگی سخت است یا بی او

تحمل جای خالیش توی تک تک لحظه ها سخت تر است یا...

نمی دانم شکستن غرورم سخت تر است یا شنیدن صدای شکستن قلبم

نمی دانم تو به من"عشق" را آموختی یا می خواهی "نفرت"را یادم بدهی

"نمی دانم که بکویم:"چرا آمدی؟"یا بپرسم که:"چرا رفتی؟؟

                    نمی دانم تو به من بگو....

 


[+] نوشته شده توسط بهنام صمدی فرد در 7:25 بعد از ظهر | |







اون که بلندت می کنه، وقتی افتادی
دنبالت می گرده، وقتی گم شدی
بیدارت کنه، وقتی خوابی
نزدیکت باشه، وقتی بهش احتیاج داری
باهات بخنده، گریه کنه، آرزو کنه، بجنگه و در عوض هیچی نخواد بغیر از خود تو
بهش می گن دوست؛
یه تیکه از زندگیت


[+] نوشته شده توسط بهنام صمدی فرد در 7:20 بعد از ظهر | |








رسم رفاقـــــــــــت اینه که
با رفیـــــق پیرشــــــــــــى
نه اینکه وســـــــــــط راه از رفیـــــق سیرشـــــــــــــى


[+] نوشته شده توسط بهنام صمدی فرد در 7:6 بعد از ظهر | |







امروز براتو نوشته هایی از جنس رفاقت آماده کردم

اگه میخواید به دوستتون انرژی مثبت بدید  ، الان وقتشه

دوست عجب امنیت خوبی ست
میتوانی با او خودِ خودت باشی
میتوانی دردهایت را
هرچندناچیز
هرچند گران
بی خجالت با او در میان بگذاری …!
از حماقت هایت بگویی
دوست انتخاب آزاد توست،اختیار توست …!
نامش را در شناسنامه ات نمی نویسند …!
نامت را در شناسنامه اش نمی نویسند …!
دوست عرف نیست
عادت نیست
معذوریت نیست
دوست از هر نسبتی مبراست …!
دوست سایبان دلچسبی ست ،
تا خستگی ات را با او به فراموشی بسپاری …!
به سلامتی همه دوستهای خوب . . .
.
.
.
من
از میان واژه‌های زلال
«
دوستی » را برگزیده‌ام ،
آن‌جا که
برف‌های تنهایی
آب می‌شوند
در صدای تابستانی یک دوست . . .
.
.
.
رفــــیــــق
مـبـادا “گـرفـتـه” بـاشـی;
کــه شـهـری را بـه نـمـاز آیـــات وا مــیــدارم . . .
.

 


[+] نوشته شده توسط بهنام صمدی فرد در 7:2 بعد از ظهر | |







آدم هایی هستند که بودنشون

 

حتی مجازی

 

به آدم آرامش می ده !

 

 

دوستی شون برات حقیقی می شه

 

و یهو میشن یه قسمتی از زندگیت!

 

آدمایی هستن

 

که با تمام مجازی بودنشون ،

 

سهم بزرگی تو حقیقت دوستی های تو دارن!!!

 

 


[+] نوشته شده توسط بهنام صمدی فرد در 4:17 بعد از ظهر | |








  زینب جان
آدم ...چه گرم می شود گاهی ساده... به یک دلخوشی کوچک...
به یک احوالپرسی ساده...به یک دلداری کوتاه ...

به یک "تکان سر" یعنی تو را می فهمم...
به شنیدن یک "من کنارت هستم "... به یک هدیه ی بی مناسبت ...

به یک" دوستت دار
م "بی دلیل ...
ما چه بی رحمانه این دلخوشی های کوچک و ساده را از هم دریغ میکنیم
و تمام محبت و دوست داشتنمان را گذاشته ایم کنار


تا به یک باره همه آنها را پس از مرگ نثار هم کنیم...


[+] نوشته شده توسط بهنام صمدی فرد در 4:10 بعد از ظهر | |